کد مطلب:94565 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108

خطبه 148-درباره اهل بصره












[صفحه 372]

من آن نیستم كه شیون فتنه و مویه عدالت را بشنود و برای چاره سازی، خود را با این مصائب روبرو نكند هر یك از آن دو (طلحه و زبیر) امید به وصال امارت و حكومت بر مردم بسته اند و هوای این كار در سر می پرورند و در این راه رفیقی و همراهی نمی شناسند. كار به تقرب و نزدیكی با خدا ندارند و حتی به رشته ای یا بر سیمانی هم خواهان این پیوستگی نیستند. هر یك از آن دو نسبت به دیگری، كینه ای دیرینه به دل دارد، و دیری نمی پاید كه حجاب به یك سو خواهد رفت و این نفرت، عیان خواهد شد خدا گواه است كه اگر به آنچه در سر میپرورند، نائل شوند بی هیچ شبهه و تردیدی، هر یك قصد هلاك دیگری كند و در پی تباهی و نابودی هم كوشند پس كجا هستند آنانكه امید و آرزو به پاداش نیكوئی بسته اند. اینك راههای رستگاری و سنتهای پیامبری به عیان رخ نموده و این حادثه- پیش از این- برای آنان پیشگوئی شده است. برای هر گمراهی، - خواه ناخواه- علت و بهانه ای است و برای هر پیمان شكنی، شبهه ای و جای انكاری. به خدا سوگند من بسان آنكس نیستم كه صدای این شیون فتنه و مویه حق، و ماتم و مرگ عدالت را بشنود و ببیند و همه را نشنیده و نادیده انگارد و خود را به این مصائب نر

ساند و چاره آن نكند


صفحه 372.